پیامبر و دعوت نمودن بنی عبس
کليک کنيد">


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1398
بازدید : 3579
نویسنده : اهل سنت و جماعت

 

 

 

 

 

 

 

 

از عبدالله بن وابصه عبسی از پدرش و او از پدربزرگش روایت نموده

که گفت:پیامبر (ص)در اقامت گاه های ما در منی آمد-و ما در این

موقع در جمره اولی که نزدیک مسجد خیف واقع است اقامت داشتیم

او در حالی سوار برشترش آمد که زید بن حارثه پشت سر وی سوار بود

و ما را به سوی اسلام دعوت نمود به خدا سوگنددعوت وی را نپذیرفیم

و در ما آن گاه خیری وجود نداشت وی میگوید: ما ازوی و از دعوتش در 

موسم شنیده بودیم او ما را دعوت کرد ولی ما دعوتش را قبول ننمودیم

در این موسم میسره بن مسروق عبسی نیز با ما همراه بود وی گفت

من به خدا سوگند یاد می کنم که اگر این مرد را تصدیق نماییم و او را به

دیار خود ببریم این عمل نیکویی خواهد بود و من به خدا سوگند یاد می کنم

که دین و کار وی غالب و پیروز خواهد شد و به همه جاها خواهد رسید

قوم در پاسخ  گفتند: ما را بگذار و آرام باش و به چیزی وادار نکن که

توانایی آن را نداشته باشیم. پیامبر(ص) در ارتباط با میسره امید وار شده

و با وی صحبت نمود میسره گفت:چقدر کلام خوب و منوری داری!ولی

قومم با من مخالفت می کنند و انسان وابسته به قوم خود است که اگر

وی را یاری و مدد نکنند توقع یاری و مدد از دشمنان نیز خیلی بعید است.

پیامبر خدا(ص) از آنجا منصرف شده و بیرون گردید و قوم نیز به طرف

اهالی خود حرکت کردند و میسره به آنها گفت:بیایید به یهودیان ساکن فدک

سری بزنیم و از آنها درباره این مرد جستجو و تحقیق کنیم آنها(با پذیرفتن

درخواست وی) به طرف یهود رفتند. یهودیان کتابی را که داشتند بیرون

آورده و آن را گذاشته بعد از آن به مطالعه بخش تذکر پیامبر خدا(ص) در

آن پرداختند (که در توصیف پیامبر آخر زمان چنین آمده بود): نبی امی

عربی که بر شتر سوار می شود و به معاش اندک کفایت می کند نه دراز

است و نه کوتاه نه موهای خیلی پیچیده و مجعد دارد و نه هموار و در

چشمش سرخیست و رنگ سفید و مخلوط به به سرخی دارد(یهودیان برای

مان گفتند)اگر همین شخص که صفاتش ذکر شده شما را دعوت نموده باشد

دعوت وی را قبول کنید و به دین وی داخل شوید اما ما با وی حسد ورزیده به

او ایمان نمی آوریم و از  طرف وی در بسا جاها برای ما مصیبت های بزرگی

می رسد و هیچ کسی از عرب باقی نمی ماند مگر این که وی را پیروی می کند

و یا با وی می جنگد. بنابرین شما از جمله کسانی باشید که وی را پیروی

می نماید. میسره گفت: ای قوم این قضیه خیلی اشکار است قومش گفتند:

چون به موسم حج آینده بازگشتیم وی را ملاقات می کنیم . به این صورت آنها

به طرف دیار خود برگشتند و مردان دیارشان این امر را از ایشان نپذیرفتند و هیچ

یکی از آنها پیروی پیامبر(ص) را نکرد و چون پیامبر خدا(ص) به مدینه تشریف آورد

و حجه الوداع را به جای آورد میسره همراهش روبرو گردید و او را شناخت.عرض

کرد ای پیامبر خدا به خدا سوگند من از همان روزی که شترت را برای ما جهت

دعوت خوابانیدی بر پیروی تو حریص هستم تا این که آنچه اتفاق افتاد،افتادو

خداوند نخواست تا آن وقت به اسلام مشرف شوم و قضا بر این رفت تا اسلام

آوردنم به تاخیر افتد و عامه کسانی که با من بودند در گذشتند. ای پیامبر خدا

این را به من بگو که جایگاه آنها در کجاست؟ پیامبر خدا(ص)در جواب فرمود:

هر کسی که به غیر از دین اسلام مرده باشد وی در اتش است. میسره گفت:

ستایش خدایی را که مرا نجات داد. به این صورت اسلام آورده و اسلامش ثابت

و نیکو گردید و در نزد ابوبکر(رض) از منزلت و جایگاه خوبی برخوردار بود.

 

ابو نعیم،صفحه102، واقدی،البدایة جلد 3 صفحه145




:: برچسب‌ها: بنی عبس , عبس , پیامبر , دعوت , عبدالله بن وابصه , مسجد خیف , خیف , اقامت , حج ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








اهل سنت جاسک
</div></div>
<div class=

با سلام لطفا از گذاشتن نظرات تبلیغاتی و غیر مزتبط با مطلب خوداری فرماید که تایید نخواهند شد

دوست دارید چه مطالبی بیشتر در وب سایت قرار گیرد؟

RSS

Powered By
loxblog.Com